سخن مرکز رشد
بیش از سی سال از تجربۀ دانشگاه امام صادق(ع) میگذرد. این دانشگاه در اوّلین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، و در پاسخ به نیازهای گریزناپذیر این انقلاب، به همّت و مساعی بیدریغ مرحوم حضرت آیةاللّه مهدویکنی(ره) تأسیس شد. اسلامیّتِ نظامی که به گونهای اسلامی تشکیل شده است، متوقّف بر داشتن برنامهای برآمده از اسلام، و مجریان و مسئولانی آگاه به مبانی اسلامی است؛ و بدون این دو امر، حکومت اسلامی به مرور از درون تهی شده و به سوی حکومتی که صرفاً ظواهری اسلامی دارد، حرکت خواهد کرد. بیشترین چیزی که در سالهای اوّل از این دانشگاه انتظار میرفت، تعلیم و تربیّت دانشآموختگانِ آشنا و مؤمن به معارف دینِ مبین اسلام، و همچنین آگاه به علوم انسانی و اجتماعیِ روز دنیا بود. در سه دهۀ گذشته، دانشآموختگان دانشگاه امام صادق(ع) با توشهای که از خرمن عالِم اخلاق، فقیه و اصولی کمنظیر، مرحوم حضرت آیةالله مهدویکنی(ره) برچیده بودند، و با تسلّطی که بر مبانی اسلامی و علوم اجتماعی یافته بودند، در بخشهای مختلف کشور مشغول به خدمت شدند و سعی نمودند تا حدّی نیازهای انقلاب و ایرانِ اسلامی را برآورده کنند.
با گذشت زمان، و تعمیق و تفصیل نیازهای انقلاب اسلامی، از سویی، شدّت نیاز به نیروی انسانی قدری کاهش یافت، و از سوی دیگر، نیاز به تولیدِ علوم انسانی و اجتماعیِ متناسب با تعالیم و آموزههایِ قرآن و سنّت شدّت گرفت. مرحوم حضرت آیةاللّه مهدویکنی(ره) که در سیرۀ علمی، عملی و مدیریّتی خود، توجّه به «نیازهای روزِ» جامعۀ اسلامی را سرلوحۀ مساعی خود قرار داده بودند، در سالهای اخیر و به ویژه پس از دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه امام صادق با مقام معظّم رهبری مدّظلّهالعالی، وزن و اهمّیت بیشتری را به موضوع تولید علم و مرجعیّت علمی اختصاص دادند.
آنان که دانشگاه امام صادق و دانشآموختگانِ آن را میشناسند، به خوبی میدانند که ظرفیّت تربیتی و علمی این نهادِ بر آمده از انقلاب اسلامی بسیار بیش از دستاوردهای موجود آن است. دانشگاه امام صادقم در بین دانشآموختگانِ خود، افرادی مستعد و توانمند برای پیگیری و پیشبردِ مسیر طولانی و سخت علمی را تربیت میکند، امّا این افراد، پس از دانشآموختگی، مسیر و جایگاهی را برای پیگیری دغدغهها و به ثمر نشاندن همّتهای خود نمییابند. با اینکه تعداد زیادی از این دانشآموختگانِ کوشای دانشگاه، سالهای تحصیل را در فهم علوم اسلامی و تتبّع در حوزههای تخصّصیِ علوم اجتماعی طی میکنند، و در پایاننامههای پژوهشی خود، ظرفیّت شخصیّتی و فکریِ خود را برای ادامۀ این مسیر به اثبات میرسانند، با مسیرها و سازمانها – اعم از علمی یا اجرایی – مواجه میشوند که با دغدغههایی به نسبت بسیار سطحیتر، پاسخگویی به نیازهایی دیگر را بر آنها تحمیل مینماید.
به نظر میرسد همانگونه که پاسخگویی به نیازهای دهههای قبلِ انقلاب اسلامی، چندان از طریق الگوهای دانشگاهی و حوزویِ مرسوم، اثربخش و موفّق نبود، و مرحوم حضرت آیةالله مهدویکنی عمر خود را در ایجاد الگویی جدید صرف کرد؛ پیگیری و ثمردهیِ نیاز به تولید علم و مرجعیّت علمی نیز با تبعیّت و تقلید از الگوهای قدیمی و مرسوم پژوهشی ممکن نباشد. از سویی دانشآموختگان دانشگاه برای تمرکز و تأمّل بر نیازهای علمی کشور، و تولید دانش و نرمافزارهای مطلوب، راهی زمانبر، طولانی و پرپیچوخم پیش رو دارند؛ و از سوی دیگر، نظام اجرایی و علمی کشور، که سالها از نرمافزارهای موجود و مرسوم غربی کپیبرداری کرده است، به آمادهخوری، هزینه نکردن و دمغنیمتشماری خو کرده است. از یک طرف، برای تولیدات و محصولاتِ علوم انسانیِ اسلامیِ دانشآموختگان دانشگاه، تقاضایی وجود ندارد؛ و از طرف دیگر، برای نیازهای پیچیده و باعجلۀ کشور، عرضهای موجود نیست.
همین دغدغه، تنی چند از فرزندان مرحوم حضرت آیةاللّه مهدویکنی علیه را بر آن داشته است تا با طراحی مرکزی – موسوم به مرکز رشد – گامی در مسیر حلّ این چالش بردارند. مرکز رشد، هم برای حلّ معضلات پیشگفته و هم به منظورِ ابتناء بر اندیشههای تربیتی و مدیریتیِ اسلام، لازم بوده است تا الگوهای جدید سازمانی و تعامل علمی و تربیتی را طراحی و اجرا نماید که این مجمل مجال بسط و تشریح آن نیست. مرکز رشد دانشگاه امام صادق ، برای پاسخگویی به نیازهای پیشگفته در علوم انسانی و اجتماعی، راهی جز تربیّت، حفظ و معرفیِ «نظریهپردازان» علوم انسانی و اجتماعیِ اسلامی سراغ ندارد، و این تربیت، حفظ و معرفی را چیزی بسیار بالاتر و متعالیتر از حمایتها یا استخدامها یا پروژههای پژوهشی مرسوم میشمارد.
در هر جمع، گروه و سازمانی این انسانها هستند که اهمیت دارند و هویت آن را شکل میدهند و طبیعی است که مرکز رشد نیز از این قاعده مستثنی نیست. مسیر طی شده و ایمان به آن اگرچه سختیهایی را نیز با خود داشته لکن کسب دستاوردها و هممسیر شدن تدریجی دانشجویان و دانشآموختگان با آن شیرینیهای حلاوتباری به بار آورده است.
از اینرو، تجمع همدلانه و مسئولانه بیش از پیش افرادی با موضوعات و حیطههای علمی مشخص و شکلگیری گروههای علمی- که از آن به هسته یاد میشود- مصداق همان شیرینیها و گامی بلند برای تحقق اهداف و آرمانهای بزرگ است.
هسته عدالتپژوهی مرکز رشد، بعنوان یکی از مصادیق دستاوردهای این مسیر، در سالیان اخیر برنامهها و اقداماتی را برای برافراشته شدن هرچه بیشتر پرچم «عدالت» در عرصه نخبگانی و عمومی تدوین و اجرا کرده است. یکی از ثمرات این کوششهای مبارک، در این کتاب به داوری صاحبنظران و خوانندگان گذاشته شده است. ادامه متن حاضر تلاشی برای شناساندن بهتر منطق فهم و عمل این هسته علمی بمنظور تحقق آرمانها و افقهای بلند مدنظر است.
عدالت و عدالتپژوهی
اگر عرصههای گوناگون نظری و عملیِ راهبردی در نظام جمهوری اسلامی را به مثابه خاکریزهای یک جبهه گسترده نبرد حق بر باطل در نظر بگیریم، در این صورت، بمنظور اقدام هدفمند، موثر، متناسب و با پشتوانه نظری در حوزه عدالت، لازم است ارزیابی دقیقی از شرایط و وضعیت موجود در هر عرصه داشته باشیم.
با نگاهی ابتدایی میتوان مجموعه نقایص و نداشتههای عرصه عدالت و عدالتپژوهی را در کشور در چند دسته خلاصه نمود:
- پژوهشگاه یا پژوهشکده عدالتپژوهی، کانون تفکر، دانشکده مطالعات عدالت، گروه عدالت اجتماعی در یک دانشکده، رشته عدالتپژوهی، سرفصل درسی، کتاب درسی مناسب، سیر مطالعاتی، کارگاههای آموزشی، دوره آموزشی نظری و عملی اقامه عدل، مجلات علمی، جوایز علمی (پژوهش، ایده، پایاننامه، کتاب، مقاله، گزارش و ….)، نرمافزار، بانک اطلاعاتی، حمایت از رسالههای دکتری و ارشد، ….
- مسئلهشناسی و نظام مسائل، روششناسی، نقشه پژوهشی، نظریه عدالت اسلامی اجماعی، توصیههای سیاستی به مدیران و سازمانها، شاخصهای عدالت، استانداردسازی، جریانهای فکری عدالتپژوهی، منبع شناسی، نقد برنامهها، مشکلات و مباحث روز از منظر عدالت، …
- رصدخانه عدالت(رصد و پایش علم و عمل عدالت)، مرکز ارزشیابی عدالت محور خطمشیها و برنامههای عمومی، پیوست عدالت خطمشیها و برنامههای عمومی (تلفیقی از پیوست انگیزش، فرهنگی و اقتصادی، حقوقی و … )، انجمن علمی عدالتپژوهی ایران، نهادهای اسناددهی منابع علمی عدالتپژوهی، کتابخانه تخصصی، ….
اما در این میان یکی از مهمترین و اساسیترین خلأها و نیازهای موجود، فقدان نیروی انسانی خاص(بینرشتهای، مبنایی-کاربردی و …) است که واجد ویژگیهایی چون تمرکز بلندمدت بر موضوع عدالت، هدفمحور بودن و تلاش برای اثرگذاری بیرونی و نهایی باشد. تربیت و تکثیر چنین افرادی ضمن تولید خروجیهای متنوع در قالبهای فردی و جمعی، شبکهای منسجم از افراد و اقدامات را تشکیل میدهد که در نهایت خود به شکلگیری جامعه علمی در این حوزه منجر خواهد شد.
دیدگاه شما پس از تایید نمایش داده می شود
tadalafil generique – tadalafil 10 mg tadalafil cost