چكيده: آموزش 2030 موضوعی است که از اواخر سال 1395، به محمل نقد و نظرها یا حمایتهای مختلف در رسانهها، عموم مردم و مسئولین کشور تبدیل شد. متاسفانه در خصوص آموزش 2030 مباحث انحرافی، فرعی یا خلاف واقع بسیاری در مخالفت یا موافقت طرح شده است. این کار باعث میشود که امکان کار علمی و کارشناسی از بین رفته و مسئولان، دیگر به نقدهای سازنده گوش فرا ندهند. این کار باعث میشود این اسناد و سایر اسناد در حوزه های دیگر، از این به بعد، بدون توجه به مباحث و نقدهای کلیدی به پذیرش، تصویب یا اجرا درآیند؛ ناقدان دلسوز و منصف به محاق روند و مجریان، اسناد بینالمللی را در خفای بیشتری پیگیری کنند. از این رو لازم است که مسئله اصلی در نقد آموزش 2030 برجسته شده و صرفا بر آن تاکید شود. از آنجا که آموزش 2030 صرفا یکی از محورهای هفدهگانه توسعه پایدار 2030 به شمار میآید لازم است برای مواجهه هوشمندانه، عاقلانه، فعال و به هنگام با سایر محورها نیز به تحلیل، نقد و درسآموزی آموزش 2030 اقدام شود.
از سوی دیگر باید توجه داشت که آموزش 2030 تبدیل به یک جریان جهانی شده است و هر رویکردی که در داخل اتخاذ شود، نمیتواند بر اصل وجود چنین مسئلهای تاثیرگذار باشد؛ مگر آنکه مسئله در سطح جهانی منحل یا تبدیل شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی با عملکرد خود، سند ملی آموزش 2030 را از دستورکار رسمی کشور خارج کرد و اعلام نمود که هر نوع سندی در مغایرت با اسناد داخلی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باطل و ملغی است . نهایتاً در تیرماه 1396 نیز هیئتوزیران، مصوبه شهریورماه 1395 خود مبنی بر تشکیل کارگروه ملی آموزش 2030 را لغو کرد. این کار شاید توانسته باشد، جریان 2030 را از مسیر رسمی نفوذ خارج کند اما آن را درمان نکرده است.
دیدگاه شما پس از تایید نمایش داده می شود
cheap tadalafil – tadalafil cost tadalafil 5mg